درباره ما
نویسندگان
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
|
نگاه کن که غم درون دیدهام چگونه قطره قطره آب میشود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب میشود نگاه کن تمام هستیم خراب میشود شرارهای مرا به کام میکشد مرا به اوج میبرد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب میشود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نورها نشاندهای مرا کنون به زورقی ز عاجها، ز ابرها، بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر به شهر شعرها و شورها به راه پرستاره میکشانیام فراتر از ستاره مینشانیام نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکههای شب شدم چه دور بود پیش از این زمین ما به این کبود غرفههای آسمان کنون به گوش من دوباره میرسد صدای تو صدای بال برفی فرشتگان نگاه کن که من کجا رسیدهام به کهکشان، به بیکران، به جاودان کنون که آمدیم تا به اوجها مرا بشوی با شراب موجها مرا بپیچ در حریر بوسهات مرا بخواه در شبان دیرپا مرا دگر رها مکن مرا از این ستارهها جدا مکن نگاه کن که موم شب براه ما چگونه قطره قطره آب میشود صراحی سیاه دیدگان من به لای لای گرم تو لبالب از شراب خواب میشود نگاه کن تو میدمی و آفتاب میشود (فروغ فرخزاد) نظرات شما عزیزان: Nika
ساعت14:58---2 شهريور 1393
وای فروغ فرحزاد....من خیلی دوس داشتم یکی از شعراشو بخونم....
نویسنده گوجه سبز در سه شنبه 28 مرداد 1393
|
|
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
طراح قالب
|